بام تهران - پرش اول

اوبنتو لوکو بام تهران

دیروز رفته بودم بام تهران که تو اولین همایش loco اوبنتو شرکت کنم

با این که leader(دانیال) خودش با ۲ ساعت تاخیر به جلسه رسید ولی جمع خوب و گرمی بود، از بحث‌ها گرفته تا عکس‌ها تا من

به ذره حیفه وقتی آدم میاد تا بانجی پرشی انجام نده (با این که فکر میکنم هزینه‌اش واسه یکبار پرش زیاده)، انجام دادن کارهای خارج از برنامه کار منه :)

حس عجیبی داره، بالا رفتن از یه دکل ۴۰ متری تو اوج سرما :)

به بالا که میرسی مربی با چهره خندون بهت امیدواری میده و راهنماییت میکنه جمله‌هاش تو لحظه‌های آخر واقعا آدم رو از فکر ارتفاع دکل میندازه

بالاخره "ورزشکار شجاع ما مهدی غفاری برای پرش آماده میشه"

۵ ثانیه اول خیلی خوب و سریع میگذره اصلا این قسمت رو از دست ندید

چند ثانیه بعدی که فشار باعث کشش طناب میشه از بهترین لحظاته

تو ثانیه‌های بعدی طناب میچرخه و ۲ بار اولش واقعا آخر هیجانیه جوری که فکر میکنی تمام دنیا دارن نگات میکنن، حس آزادی و نشاط زیادی داره

فکر میکنم دقیقاً مثل شناست هر چه قدر خودت رو سفت‌تر کنی احساس خفگی و ترس بیشتری داری، نباید به چیزی جز لحظه و کلمه فکر کنی

تو بار سوم چرخش احساس ترس و خطر سقوط عجیبی رو داشتم

بعد از ۳-۴ بار چرخش، آروم آروم میای پایین و همه چی تموم میشه

در کل تجربه خوبی بود، یه حال اساسی داشت فقط باید ازش لذت ببری ;)

فیلم اولین پرشم رو میتونید از یوتیوب به آدرس زیر تماشا کنید:

http://www.youtube.com/watch?v=6jzsOPM_EOw

۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۰۰ ۰ نظر
مهدی غفاری

سرآغاز

ششمین تلاش من برای بلاگ‌نویسی! دیگه داشتم ناامید میشدم :) جدا از شوخی تو تلاش‌های قبل کلی اتلاف وقت سر طراحی، میزبانی (هاست اشتراکی/سرور شخصی)، هزینه‌ها و ... داشتم که عملاً باعث میشد هیچ وقت تمرکز کافی برای هدف اصلی که همون مطلب نوشتن باشه پیدا نکنم.

از اونجایی که تو اخلاق من است هر چیزی رو باید خودم به دست بیارم بعد از شرکت تو مسابقه برنامه‌نویسی بیان و سعی و تلاش و یه مدت انتظار برای دعوت‌نامه، نوشتن رو بدون دقدقه و وسواس شروع کردم.

۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۵۲
مهدی غفاری